جای خالی آموزش در پذیرش تنوع فرهنگی
به گزارش زارا، «تنوع فرهنگی» یکی از مهم ترین مسائلی است که بعد از گسترش استفاده از فضای مجازی، افراد در زیست روزمره خود بیشتر از گذشته با آن مواجه می شوند. دیدن نوع خاصی از شادی یا سوگواری، وجود یک رسم خاص، نوعی از گویش در یک منطقه و... همگی در سایه این «تنوع فرهنگی» پدید آمده است؛ موضوعی که البته تنها آشنایی با آن کافی نیست و ضروری است تا افراد مهارتِ گفتگو به منظور زندگی مسالمت آمیز با وجود تفاوت ها را هم بیاموزند. روندی که با عنایت به وجود قومیت های مختلف در کشور ما از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.
در این حوزه محمد رحیمی _ جامعه شناس و استاد دانشگاه _ در رابطه با مفهوم «تنوع فرهنگی» اعتقاد دارد که در ساختارهای اجتماعی _ فرهنگی جامعه ما تا حدودی مسأله تنوع فرهنگی و گفتگو به رسمیت شناخته شده است و به ایسنا می گوید: اما این به رسمیت شناخته شدن باید از سطح انتزاع و قانون به حقیقت نزدیک شود.
او به ذکر مثالی پرداخته و توضیح می دهد: بعنوان مثال اصل ۱۵ قانون اساسی به لحاظ تنوع زبانی، مسأله تحصیل به زبان های محلی و قومی را به رسمیت شناخته است، اما در حقیقت برخی نقصان ها در این حوزه وجود دارد.
رحیمی ادامه می دهد: درصورتیکه بخواهیم گفتگوی بین فرهنگ ها را در جامعه از حالت نمادین خارج و به سطح کنش های روزمره سوق دهیم، باید حوزه های عمومی بحث و گفت وگوهای اجتماعی را فعال نماییم.
جای خالی آموزش در پذیرش تنوع فرهنگی
او ضمن اشاره به این که افراد در خانواده، نظام آموزشی و آموزش عالی، رسانه ها و... مفهوم گفتگو بر سر تنوع فرهنگی را به درستی آموزش ندیده اند، می گوید: زمانیکه والدین خودشان تنوع فرهنگ ها را به رسمیت نشناسند و نحوه مواجهه درست فرزندانشان را با فرهنگ ها و قومیت های دیگر آموزش ندهند، زمانیکه در سیستم آموزشی امکانات آموزشی برابر نباشد یا در نظام آموزش عالی گفتگو بین قومیت ها و امکان نقد ساختارها آسان نباشد، نمی توان به نهادینه شدن گفتگو و تعامل فرهنگ ها امیدوار بود.
رحیمی با اشاره به اینکه در امر آموزشِ تنوع فرهنگی، نقش شبکه های اجتماعی را کمتر مورد توجه قرار داده ایم، تصریح می کند: شبکه های اجتماعی اهمیت بالای ی در نهادینه کردن گفتگو و تعامل بین فرهنگ ها دارند، اما زمانیکه این رسانه ها عامدانه یا غیر عامدانه به جای وفاق و همدلی، به تنش های قومی دامن می زنند، نمی توان همگرایی و تعامل بین فرهنگ ها را انتظار داشت.
مسائل فرهنگی را نمی توان با زور به مردم تحمیل کرد. مساله فرهنگی را باید با ابزارهای فرهنگی پیاده سازی کرد. نقش حاکمیت در زیستِ مسالمت آمیز قومیت ها، باید نقش تسهیلگری باشد نه مداخله. هر گونه مداخله در این امر، زمینه تنش ها و شکاف های قومیتی را فراهم می سازد
نقش حاکمیت در بهبود گفتگوی فرهنگ ها
او حاکمیت و آموزش را دو بازوی مهم در امر پذیرش تنوع فرهنگی می داند و معتقد است: حاکمیت باید مساله تنوع فرهنگی و قومیتی را در سیاستگذاری های کلان مورد توجه جدی قرار دهد، به صورتی که افراد از هر طبقه و گروه اجتماعی، احساس بی عدالتی و بی قدرتی اجتماعی نداشته باشند. یعنی احساس کنند حاکمیت نگاه برابری به حقوق گروههای جنسیتی، زبانی، قومی، دینی و... دارد و فارغ از هر گونه دسته بندی اجتماعی امکانات برابری برای زیست مسالمت آمیز را دارند.
این جامعه شناس ادامه می دهد: از طرفی آموزش رکن مهمی در نهادینه سازی گفتگوی بین فرهنگ هاست. ما به جهت اینکه بتوانیم تنوع فرهنگی را در جامعه کانالیزه نماییم، ناگزیریم سراغ نهادهای آموزشی برویم و در این حوزه باید از تجارب جهانی استفاده نماییم.
فرهنگ سازیِ زوری جوابگو نیست!
او درعین حال با تکیه بر این که مسائل فرهنگی را نمی توان با زور به مردم تحمیل کرد، بیان می کند: مساله فرهنگی را باید با ابزارهای فرهنگی پیاده سازی کرد. نقش حاکمیت در زیستِ مسالمت آمیز قومیت ها، باید نقش تسهیلگری باشد نه مداخله. هر گونه مداخله در این امر، زمینه تنش ها و شکاف های قومیتی را فراهم می سازد.
رحیمی درمورد راهکارهای ارتقای همزیستی باوجود تنوع فرهنگی در سایه وجود قومیت های مختلف، توضیح می دهد: گروههای قومی زمانیکه احساس کنند مورد توجه هستند و به اصطلاح دیده می شوند و احساس تبعیض نداشته باشند، همزیستی مسالمت آمیزی خواهند داشت.
نقش قاﻧﻮن در ﻫﻤﺰیستی مسالمت آمیز گروههای قومی
او با تکیه بر این که قاﻧﻮن در ﻫﻤﺰیستی مسالمت آمیز گروههای قومی ﻧﻘﺶ ﭘﺮ رنگی دارد، تصریح می کند: ﺑﺎ ﻧﮕﺎهی اﺟﻤﺎلی ﺑﻪ ﻣﻘﺪﻣﻪ و اﺻﻮل ﻣﺘﻌﺪد ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎسی ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼمی اﻳﺮان، ﺑﻪ وﻳﮋه اﺻﻞ ﺳﻮم میﺗﻮان درﻳﺎﻓﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ اﻓﺮاد ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﻴﭻﮔﻮﻧﻪ ﺗﻔﺎوتی وﺟﻮد ﻧﺪارد و ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﻬﺮوﻧﺪان اﻳﺮانی در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻗﺎﻧﻮن ﻳﻜﺴﺎن هستند. ازاین رو هر چقدر گروههای قومی احساس کنند در جامعه حاکمیت قانون برقرار است، زیست مسالمت آمیز خواهند داشت.
این استاد دانشگاه ادامه می دهد: از طرفی دولت های موفق، موفقیت خود در حفظ انسجام را مدیون عدم دخالت بیش از اندازه در سطوح محلی و بخصوص رساندن دخالت های فرهنگیِ اجبار آور در زمینه هایی چون زبان، آداب و رسوم و مذهب می دانند. ﭘﺮﻫﻴﺰ ﺍﺯ ﺗﺒﻌﻴﺾ ﻭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎﻯ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺳﻰ ﺗﻤﺎﻣﻰ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ تحصیل، ﺷﻐﻞ، ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺭﻓﺎﻫﻰ ﻭ ﺗﺴﺎﻭﻯ ﺩﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﻣﺘﻴﺎﺯﺍﺕ ﻣﺎﺩﻯ، می تواند در همگرایی اقوام نقش مهمی داشته باشد.
تاثیر جوک های قومیتی در شکاف اجتماعی
او در رابطه با تأثیر جوک ها و شوخی های قومیتی در پذیرش تنوع فرهنگی هم می گوید: شوخی های قومیتی در چارچوب تحقیر فرهنگی و قومیتی در هر جامعه ای، ارتباط تنگاتنگی با سطوح توسعه فرهنگی آن جامعه دارد. هرچقدر جوامع به لحاظ فرهنگی توسعه یافته باشند، در آن شاهد گفتگو و تعامل مسالمت آمیز قومیت ها هستیم و در مقابل هرچقدر جوامع به لحاظ فرهنگی کمتر توسعه یافته باشند، نزاع و کشمکش های قومیتی و تحقیر قومیت ها در چارچوب طنز نمود خواهد داشت.
رحیمی در انتها تاکید می کند: این شوخی ها در فضای مجازی و تعاملات روزمره هنوز هم جریان دارد ولی نسبت به گذشته کم رنگ تر است. علت آن هم تبعات اجتماعی این جوک ها در برهه های زمانی گذشته بود که به شکاف اجتماعی دامن می زد. در این وضعیت که احساسات قومیت ها تحریک می شود، قومیت ها در تقابل با هم قرار می گیرند و امکان گفتگو وجود ندارد، اما در شرایط فعلی که میزان و شدت این طنزها کمتر شده است باید از ظرفیت رسانه ها بخصوص شبکه های اجتماعی مجازی که بخش عمده زمان افراد در آن سپری می شود بهره برد و از آنها در جهت گفتگوی اقوام و همگرایی بین آنها بهره برد.
این مطلب زارا را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط زارا
نظرات بینندگان در مورد این مطلب