آداب و رسوم ازدواج در ایران، بخش اول
از نشون کردن دختر تا سبزی پاک کردن در مراسم خواستگاری
به گزارش زارا، پیوند ازدواج را میتوان یکی از مهم ترین مراحل زندگی انسان ها دانست که در هر شهر و منطقه در کشور ما رسوم مخصوص خویش را دارد، هرچند شکل و شمایل برگزاری آن در طول زمان دستخوش تغییراتی شده است. در واقع با عنایت به وقایع تاریخی مختلفی که فرهنگ عامه افراد را هم تحت تأثیر قرار داده است؛ هرچند وقت یک مرتبه آداب مختلفی به رسوم ازدواج اضافه و یا از آن کم می شود. روندی سیال که تا روزگار فعلی ادامه یافته است.
به گزارش زارا به نقل از ایسنا، وقتی از واژه «مراسم ازدواج» صحبت می کنیم؛ سلسله آداب و رسومی مد نظرمان است که در چارچوب مراسم هایی مانند خواستگاری، بله برون، حنابندان و... در نهایت به جشن عروسی ختم می شود. البته با توجه به تفاوت های فرهنگی نقاط مختلف، امکان دارد برخی شهرها مراسم های اضافه تری داشته باشند و یا همین رسوم را با نامهای دیگری برگزار کنند که به مناسبت هفته ازدواج در ادامه به بعضی از آنها اشاره می نماییم.
«نشون کردن» رسمی است که در بعضی از شهرها و روستاها وجود دارد. به این صورت که قبل از خواستگاریِ رسمی، خانواده پسر هدایایی مانند گردن بند، دست بند، انگشتر طلا، ساعت، شال، پارچه، کفش، شیرینی، نقل و نبات و... به نیت نشان کردن به خانه دختر می فرستند. در صورتیکه خانواده دختر این هدایا را از خانواده پسر بپذیرند، آن دختر «نشان کرده» آن پسر خواهد بود تا روز خواستگاریِ رسمی تعیین شود.
در استان لرستان، این رسم با عنوان «تَک دَسونه» شناخته می شود. در گذشته حضور پسر در این مراسم ضرورتی نداشت و حتی ممکن بود وی در شهر دیگری باشد، اما مراسم تنها با رضایت خانواده اش برگزار گردد. طبق این رسم، دادن یک انگشتر و حتی یک روسری به دختر کافی است و بعد از آن، خواستگاری صورت می گیرد.
رسم نشان کردن دختر در گویش قشقایی ها «شال انگشتر» نامیده می شود. در این مراسم، قطعه ای طلا یا چند قواره پارچه به دختر هدیه داده می شود. در روزی که برای نشان کردن در نظر گرفته می شود، مادر داماد با برخی زنان فامیل با هدایا به خانه دختر می رود و آنها را به مادر عروس تحویل می دهد و بعد از نشان کردن دختر، دیگر کسی به خواستگاری او نمی رود.
در بعضی نقاط استان خراسان علاوه بر انگشتر طلا، یک جفت کفش به همراه نقل و نبات، قند و چای، حنا و گاهی یک دست لباس در سینی مخصوص می گذارند و با چند سکه برای نشان کردن به خانه دختر می برند. در این مراسم در رابطه با میزان مهریه هم صحبت می کنند.
پس از مراسم نشان کردن که با اندکی تفاوت در اغلب شهرها برگزار می شود، نوبت به مراسم خواستگاری می رسد. البته قبل از پرداختن به رسوم خواستگاری در نقاط مختلف، ذکر این نکته مهم می باشد که با عنایت به تغییرات فرهنگی شکل گرفته در سالهای اخیر، شاید بعضی از این رسوم یا به صورت کلی فراموش شده باشند و یا با برخی تغییرات برگزار شوند. با این وجود تمام این آداب علیرغم این که گاهی حتی ماهیتی زن ستیزانه داشتند، اما بخشی از آداب و رسوم وابسته به ازدواج بوده است.
در گذشته ازدواج بین اقوام و آشنایان اولویت بیشتری داشت با این وجود ازدواج با غیر فامیل هم با معرفی واسطه ها صورت می گرفت. در تهران قدیم زمانیکه واسطه خبر می داد که دختر خوبی سراغ دارد، چند زن از خانواده پسر سرزده و بدون اعلام قبلی به خانه دختر می رفتند که از وضع خانه، پاکیزگی یا شلختگی صاحب منزل آگاه شوند. اگر در خانه چند دخترِ دم بخت بود، دختر بزرگ تر از میهمانان پذیرایی می کرد چون رسم بود تا وقتی که دختر بزرگ تر ازدواج نکرده، دخترهای کوچک تر را به خواستگار نشان ندهند.
دختر معمولا با یک کاسه آب نزد خواستگاران می آمد چون بر این باور بودند که آب نطلبیده مراد و آب نشانه روشنایی است، خانواده داماد هم با خود نُقل و شیرینی می آوردند و به تعارف به خانواده دختر می گفتند: «نقل آوردیم، نبات ببریم». در این نشست خواستگاران با دقت دختر را نگاه می کردند و حتی گاهی از او می خواستند چادرش را کنار بگذارد تا بهتر او را ببینند. برخی از خواستگاران حتی مقداری سبزی پاک نکرده همراه خود می بردند تا دختر پاک کند و از این طریق کدبانو بودن او را بررسی نمایند. اگر همه چیز خوب بود سپس نوبت به خواستگاری مردانه می رسید.
در سایر نقاط کشور هم افراد با اندکی تفاوت مانند مردم تهران به خواستگاری می رفتند، اما مثلاً در شیراز اگر خانواده عروس از خانواده داماد پذیرایی نمی کردند، این کار بعنوان پاسخ منفی تلقی می شد و کار به خواستگاری اصلی که با حضور مردان بود نمی رسید.
در ساوه خواستگاری به شکل شب نشینی انجام می گرفت. طبق رسم ساوه ای ها پسر نباید در مراسم خواستگاری حضور پیدا می کرد، اما خانواده اش یکی را از میان خود بعنوان وکیل انتخاب می کردند تا رسماً از دختر خواستگاری کند و سپس در رابطه با مهریه و شیربها صحبت می کردند.
در گذشته کردها هم رسم داشتند که پسر بعد از پسندیدن دختر، حدود یک ماه به صورت مجانی برای خانواده دختر کار کند و هدیایی برای مادر دختر ببرد. در نهایت بعد از موافقت کامل خانواده دختر، خواستگاری رسمی انجام می شد.
بر مبنای رسوم ترکمنها، دو روز قبل از خواستگاری خانواده داماد گردنبندی طلا توسط دختر کوچکی از طایفه خود برای عروس می فرستند. در روز خواستگاری هم گوسفندی را که به گوش هایش سکه های طلا و نقره آویخته اند، به خانه عروس می برند و چند ریش سفیدِ طایفه از دختر خواستگاری می کنند. بعد از آنکه پدر دختر پذیرفت، بهای دخترش را تعیین می کند و زمان برگزاری عروسی تعیین می شود.
پی نوشت: ایسنا در گزارش های آتی به تشریح آداب و رسوم دیگر وابسته به ازدواج همچون بله برون، حنابندان و... می پردازد.
این مطلب زارا را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط زارا
نظرات بینندگان در مورد این مطلب