تب شیر چیست؟
زارا: تب شیر یا هیپوکلسمی با کمبود کلسیم ارتباط دارد. این ناهنجاری که شکل بالینی و تحت بالینی دارد، اغلب در طول دوره انتقال رخ می دهد.
به گزارش تجاری خبرگزاری مهر، گاوها در زمان زایش به مقدار زیادی کلسیم نیاز دارند. این کلسیم از خون، خوراک مصرفی و در نهایت از استخوان جذب می شود. با اینحال اگر کلسیم به مقدار کافی بسیج نشود، اشتهای دام کم شده و سلامت و عملکرد دام تضعیف خواهد شد تا حدی که قادر به ایستادن نبوده و زمین گیر خواهد شد.
تب شیر یا هیپوکلسمی با کمبود کلسیم ارتباط دارد. این ناهنجاری که شکل بالینی و تحت بالینی دارد، اغلب در طول دوره انتقال رخ می دهد. علائم تب شیر بالینی:
گاوی که گرفتار تب شیر بالینی می شود علایم کمبود شدید کلسیم را از خود بروز می دهد که عبارت است از:
زمین گیری
بی حالی
اندام های سرد (به ویژه گوش ها)
کاهش فعالیت شکمبه علائم تب شیر تحت بالینی:
تب شیر تحت بالینی فاقد علایم ظاهری است و می توان آنرا بوسیله آزمایش خون بررسی کرد.
علیرغم آنکه احتمال بروز هیپوکلسمی تحت بالینی بیش از هیپوکلسمی بالینی است، اما چون علایم ظاهری ندارد به اثرات منفی آن کمتر توجه می شود.
یک گاو دچار هیپوکلسمی تحت بالینی می تواند تا حد زیادی بطور طبیعی بایستد و کارهای خودرا انجام دهد اما، این کمبود کلسیم در حقیقت عملکرد دام را مختل و گاو را مستعد مبتلاشدن به بیماریهای دیگر می کند. همچون این بیماریها می توان به ورم پستان، عفونت های رحمی، اندومتریت و جفت ماندگی اشاره نمود. تفاوت میان هیپوکلسمی بالینی و تحت بالینی
هر دو نوع هیپوکلسمی با غلظت پایین کلسیم خون (کمتر از ۸.۰ میلی گرم در دسی لیتر) مشخص می شوند اما، در موارد هیپوکلسمی تحت بالینی، علایم بالینی وجود ندارد.
درک این تفاوت خصوصاً در هنگام تشخیص و درمان در دامداری بسیار اهمیت دارد زیرا، تجویز کلسیم داخل وریدی فقط برای موارد بالینی سفارش می شود. خطرات و هزینه های تب شیر
به طور کلی تب شیر با سخت زایی، عفونت رحم، جفت ماندگی، ورم پستان و جابجایی شیردان ارتباط دارد و موجب تشدید آنها می شود. کاهش تولید شیر، کاهش عملکرد سیستم ایمنی، افزایش ریسک کتوز و خطر حذف زود هنگام از گله نیز از دیگر نتایج منفی هیپوکلسمی تحت بالینی هستند.
اگرچه اثرات مستقیم و غیرمستقیم هیپوکلسمی بر سلامت و تولید دام در گله های کوچک چشم گیر نیست اما، در گله های بزرگتر بسیار قابل توجه است. بنابراین، پیش گیری از هیپوکلسمی نه فقط برای سلامت حیوان بلکه برای سوددهی در دامداری بسیار مهم است.
درمان هیپوکلسمی
هیپوکلسمی بالینی یا تب شیر را می توان با تزریق کلسیم (۵۰۰ میلی لیتر گلوکونات کلسیم ۲۳ درصد داخل وریدی) درمان و بدنبال آن بهتر است دو بولوس کلسیم خوراکی با فاصله ۱۲ ساعت تجویز شود.
تاکید بر این نکته مهمست که اگر گاوها به درمان با کلسیم تزریقی پاسخ ندهند (یعنی بعد از تزریق هنوز زمین گیر باشند)، کلسیم بولوس خوراکی نباید تجویز شود.
عدم افزایش کلسیم بعد از درمان با کلسیم داخل وریدی، علامتی است بر اساس این که عملکرد طبیعی عضلانی برقرار نشده است بنابراین، ادامه درمان با بولوس کلسیم می تواند سبب خفگی دام شود.
در شرایطی که گاو دچار تب شیر به تجویز تزریقی کلسیم پاسخ نمی دهد، برای ادامه درمان با دامپزشک مشورت کنید تا درمان های بیشتر ارزیابی شود.
به گاوهایی که هیچ علامتی از تب شیر ندارند، کلسیم وریدی تزریق نکنید.
برخلاف موارد هیپوکلسمی بالینی، مصرف مکمل کلسیم وریدی به گاوهای شیری دچار هیپوکلسمی تحت بالینی سفارش نمی گردد.
تجویزکلسیم وریدی به گاوهای شیری دچار هیپوکلسمی تحت بالینی می تواند منجر به کاهش طولانی مدت غلظت کلسیم خون شود. در این شرایط، غلظت کلسیم خون ۶ ساعت بعد از درمان پایین تر از سطح اولیه و حتی کمتر از سطوح اندازه گیری شده در گاوهایی است که کلسیم وریدی دریافت نکرده اند. اهمیت پیشگیری بیماری تب شیر
اگرچه حذف هیپوکلسمی از گله های شیری عملاً نا ممکن است اما، اتخاذ استراتژی هایی که بروز این اختلال را می کاهد، کلید هر برنامه موفق در دوره انتقال است.
استراتژی های تغذیه ای و مدیریتی کارآمد می تواند تلفات ناشی از هیپوکلسمی را کاهش داده و سلامت بعد از زایش، تولید شیر و عملکرد تولید مثلی را بهینه کند. کاهش PHخون برای جلوگیری از هیپوکلسمی
انواع استراتژی های تغذیه ای مختلف برای جلوگیری از هیپوکلسمی وجود دارد. از جمله، تغذیه با جیره های با پتاسیم پایین در طول دوره انتظار زایش می تواند منجر به تغییر در تفاوت کاتیون-آنیون جیره (DCAD) شود که به نوبه خود، موجب ایجاد واکنش اسید در گاوهای شیری می شود. این پاسخ برای بهبود توانایی گاو برای بسیج کلسیم از استخوان ها و جذب کلسیم جیره از روده کوچک ضرورت دارد.
با این حال، تغییرات ناشی از استفاده از جیره های با پتاسیم پایین و کم علوفه ممکنست برای کاهش pH خون کافی نبوده و عملی نباشد. بدین سبب استفاده از نمک های آنیونک برای کاهش pH خون بمنظور بهبود متابولیسم کلسیم سفارش می شود.
هنگام تغذیه نمک های آنیونیک در طول دوره انتظار زایش، باید عملکرد نمک ها و تاثیر گذاری آنها در گله بررسی شود. ساده ترین روش برای نظارت بر اثربخشی نمک های آنیونیک، بررسی DCAD جیره و اندازه گیری pH ادرار گاوهای انتظار زایش است که حداقل سه تا چهار روز از نمک های آنیونک مصرف کرده اند. pH ادرار گاوهایی که با جیره های DCAD منفی تغذیه شده اند باید در محدوده ۵.۸ تا ۶.۵ باشد.
شرکت مکمل سازی سان مینوویستا با نام تجاری مینوویت به عنوان تولید کننده تخصصی مکمل های ویتامینه و معدنی دام سنگین و سبک، از سال ۱۳۹۲ مبادرت به فرموله کردن مکمل انتظار زایمان آنیومیکس برای دوره حساس انتظار زایش کرده که تا حالا بطور مداوم در خیلی از دامداری های بزرگ و کوچک و کارخانجات خوراک دام مورد استفاده قرارگرفته است.
مکمل انتظار زایش مینوویت علاوه بر تامین مقادیر کافی مواد معدنی و ویتامین ها، حاوی چهار نوع نمک آنیونیک، نیاسین پوشش دار و کولین است. علاوه بر این، قسمتی از مواد معدنی در این مکمل جهت زیست فراهمی بالاتر و تأثیر بیشتر به فرم آلی تامین می شود.
به علاوه، وجود مواد اشتها آور و طعم دهنده در مکمل انتظار زایش توانسته است با کاهش طعم تلخ نمک های آنیونیک، محصول را خوش خوراک و میزان مصرف خوراک را بهبود بخشد.
استفاده از مکمل انتظار زایش مینوویت با توجه به، به کارگیری مواد اولیه مرغوب و فرمول تخصصی در ساخت، می تواند سبب کاهش بروز بیماریهای متابولیکی همچون تب شیر، کتوز، کبد چرب و … در دوره انتقال شود.
این مطلب، یک خبر آگهی بوده و خبرگزاری مهر در محتوای آن هیچ نظری ندارد.
منبع: زارا
این مطلب زارا را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط زارا
نظرات بینندگان در مورد این مطلب